گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد چهارم
برتري مجاهدان بر دیگران



برتري مجاهدان بر دیگران قرآن کریم در آیهي نود و پنجم سورهي نساء برتري مجاهدان بر فرونشستگان را اعلان میکند و
میفرماید: 95 . لَّایَسْتَوِي الْقعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیرُ أُوْلِی الضَّرَرِ وَالْمُجهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْولِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجهِدِینَ
بِأَمْولِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَی الْقعِدِینَ دَرَجَ ۀً وَکُلّاً وَعَدَ اللَّهُ الْحُسنْی وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجهِدِینَ عَلَی الْقعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً مؤمنان فرو نشسته (از
جهاد)، که بدون ضرر (و بیماري) اند، با مجاهدانی که در راه خدا با اموالشان و جانهایشان [جهاد نمودند] مساوي نیستند؛ خدا
مجاهدانی را که با اموالشان و جانهایشان [جهاد کردند]، بر فرو نشستگان (از جهاد) به رتبهاي برتري بخشیده است؛ و تفسیر قرآن
صفحه 68 از 117
مهر جلد چهارم، ص: 257 خدا همگان را وعده [پاداش نیک داده است، و [لی خدا مجاهدان را بر فرو نشستگان (از جهاد)، به
پاداشی بزرگ، برتري بخشیده است. نکتهها و اشارهها: 1. جهاد و دفاع از خود، یک قانون عمومی در جهان آفرینش است که در
همهي موجودات زنده، اعم از گیاهان، حیوانات و انسانها وجود دارد و حتی در بدن انسان، اگر جنگ گلبولهاي سفید با
میکروبها قطع شود، سلامتیاش به خطر میافتد. ملتها و جوامع بشري هم، اگر از خویش مراقبت کنند و با دشمنانشان بجنگند،
زنده و پیروز میمانند، اما اگر از جهاد غفلت کنند، دیر یا زود از بین میروند و ملّتی زنده و مجاهد جاي آنان را میگیرد. 2. در
روایتی از پیامبر اسلام حکایت شده که کسی که جهاد را ترك گوید، خدا بر اندام او لباس ذلّت میپوشاند و فقر و احتیاج بر
زندگی او چیره میشود و تاریکی بر دین او سایه میافکند. و در حدیث دیگري از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که جهاد
و از امام علی علیه السلام در نهج البلاغه حکایت شده که جهاد «1» . کنید تا مجد و عظمت را براي فرزندانتان به ارث بگذارید
نیست؛ این « نبرد مسلحانه » تنها به معناي « جهاد » .3 «2» . دري از درهاي بهشت است که خدا براي دوستان خاص خود گشوده است
مفهوم شامل هر نوع کوششی براي پیشبرد اهداف مقدس میشود؛ پس جهاد علمی، منطقی، اقتصادي، فرهنگی و سیاسی را نیز در
4. در این آیه به سه دسته اشاره شده است: ص: 258 الف) مجاهدان در راه خدا که «. بر میگیرد
ب) افرادي که به خاطر مشکلات جسمی و مانند آن نمیتوانند در جهاد شرکت کنند؛ این افراد «1» . پاداش آنان از همه بالاتر است
نیز در ثواب رزمندگان شریک هستند. ج) افراد سالم که میتوانند در جهاد شرکت کنند ولی جهاد بر آنان واجب نیست. آنان
از شرکت در جهاد معافاند، و در عین حال با فرونشستگان مساوي «2» فرونشستگان هستند. 5. افرادي که مشکلات جسمی دارند
نیستند. آري، آنان از کسانی که بیدلیل از شرکت در جهاد خودداري میکنند، برترند. اینگونه افراد به خاطر عشق و علاقهشان به
جهاد، سهمی از پاداش مجاهدان را دارند. 6. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایت شده که به مجاهدان فرمودند:
افرادي را در مدینه پشت سر گذاشتید که در هر گام این مسیر با شما بودند (و در پاداشهاي الهی شرکت داشتند)، آنان کسانی
بودند که نیّتی پاك داشتند و به اندازهي کافی خیرخواهی کردند و قلبهایشان مشتاق به جهاد بود، ولی موانعی همچون بیماري و
در آیهي فوق، مؤمنانی هستند که جهاد بر آنان واجب عینی « فرونشستگان » 7. مقصود از «3» . مانند آن، آنها را از این کار بازداشت
نبود ولی بر اثر بیهمتی در جهاد شرکت نکردند؛ زیرا اگر جهاد بر آنان واجب عینی بود، قرآن با لحن ملایم با آنان سخن
نمیگفت و ص: 259 وعدهي پاداش به آنان نمیداد؛ پس فرونشستگان افرادي را که از روي نفاق و
دشمنی ترك جهاد کردند، شامل نمیشود. 8. این آیه به این نکتهي روان شناختی اشاره دارد که اگر افرادي در جهاد سستی
کردند، آنان را به طور کامل طرد نکنید، بلکه به آنان نیز وعدهي نیکو (در مرتبهي پایینتر) بدهید تا تشویق شوند و تلاش بیشتري
کنند، ولی در همان حال اشکال کار آنان و برتري دیگران را تذکر دهید. 9. مساوات همیشه به معناي عدل نیست. گاهی عدم
مساوات بین دو گروه و تفاوت گذاشتن در پاداش آنان عین عدل است؛ چرا که امتیاز و پاداش هر کس به اندازهي نیّت، عمل و
شایستگی اوست؛ همانطور که معلم به همهي شاگردان در امتحان امتیاز مساوي نمیدهد و اگر غیر از این کند، دور از عدالت
است. 10 . در آیهي فوق، جهاد مالی در کنار جهاد جانی مطرح شده است؛ چون جهاد مالی نیز نوعی ازخودگذشتگی و ایثار است
11 . در آیه مجاهدان و فضایل آنان تکرار شده است، تا اولًا مردم بیشتر به جهاد «1» . و بدون آن جبهههاي جنگ ضعیف میشوند
تشویق شوند و ثانیاً بدانند که در جامعهي اسلامی مجاهد بودن یک ارزش است و خدا مجاهدان را برتري داده است و آنان نیز در
. جامعه امتیازات ویژهاي براي رزمندگان قرار دهند. آموزهها و پیامها: 1. جهاد و جهادگري یک ارزش الهی (و اجتماعی) است. 2
بدون دلیل جهاد را ترك نکنید که ثواب زیادي را از دست میدهید. 3. جهاد جانی شما را از جهاد مالی غافل نسازد که هر دو
مهم است. *** ص: 260 قرآن کریم در آیهي نود و ششم سورهي نساء به برتري مجاهدان راه خدا و
پاداشهاي آنان اشاره میکند و میفرماید: 96 . دَرَجتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَۀً وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً رتبههایی و آمرزشی و رحمتی، از
صفحه 69 از 117
جانب خدا (نصیب آنان میگردد)؛ و خدا بسیار آمرزنده [و] مهرورز است. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل برتري مجاهدان بر
بیان شده است؛ زیرا در آیهي اول مقصود بیان اصل « درجات » و در این آیه با واژهي جمع ،« درَجَه » فرونشستگان با واژهي مفرد
برتري مجاهدان بر غیر آنها بود، ولی در آیهي فوق، با شرح این برتري، درجاتی همراه با آمرزش و رحمت را وعده میدهد. 2. از
استفاده میشود که مجاهدان همه در یک پایه نیستند و مقامات معنوي آنان بر اساس درجهي اخلاص و فداکاري و « درجات » تعبیر
قبل از « مغفرت » 3. در آیهي فوق «1» . تحمّل ناراحتیها متفاوت است و هر یک به تناسب کار و نیّت خود پاداش میگیرند
آمده است؛ شاید بدین خاطر که پاك بودن و پاك شدن مقدمهي برخورداري از رحمت الهی است. آري، اگر « رحمت »
رزمندگان اسلام گناهی داشته باشند، نخست بخشیده میشوند و سپس رحمت الهی بر آنان فرو میریزد. 4. رزمندگان راه خدا با
فرونشستگان از جهاد، فاصلهي بسیاري دارند؛ چنان که در حدیثی آمده است: برتري و فضیلت مجاهدان نسبت به فرونشستگان
ممکن است براي بیان کثرت باشد؛ یعنی درجات « هفتاد » ص: 261 البته واژهي «2» . هفتاد درجه است
زیادي فاصله دارند. آموزهها و پیامها: 1. جهاد و جهادگري نزد خدا باارزش است و پاداشهاي زیادي دارد. 2. رزمندگان اسلام را
درجهبندي کنید و به هر کس متناسب باارزش او پاداش دهید. 3. با رزمندگان اسلام با بخشش و مهر برخورد کنید. *** قرآن
کریم در آیهي نود و هفتم سورهي نساء با بیان قلمرو مهاجرت، غیر مهاجران را سرزنش میکند و میفرماید: 97 . إِنَّ الَّذِینَ تَوَفهُمُ
الْمَلئکَ ۀُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُستَضْ عَفِینَ فِی الَأرْضِ قَالُواْ أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وسِعَۀً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلئِکَ مَأْوَیهُمْ
جَهَنَّمُ وَ سَآءَتْ مَصِ یراً در واقع کسانی که فرشتگان، [جانهاي ایشان را بطور کامل گرفتند، در حالی که به خویشتن ستمکار بودند،
آیا زمین » : فرشتگان) گفتند ) «. ما در زمین، مستضعف بودیم » : در پاسخ) گفتند ) «؟ در چه [حالی بودید » : (فرشتگان به آنان) گفتند
پس آنان مقصدشان جهنّم است، و بد فرجامی است؛ شأن نزول: حکایت شده که قبل از «!؟ خدا، وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید
جنگ بدر، سران مشرکان اعلام کردند که همهي افراد ساکن مکه باید براي جنگ با مسلمانان حرکت کنند و هر کس مخالفت
ص: 262 کند خانهاش ویران و اموالش مصادره میشود. پس از این تهدید، برخی از مسلمانان نیز با
این آیه فرو فرستاده شد و به سرزنش کسانی پرداخت «1» . بتپرستان حرکت کردند و سرانجام، در مقابل سپاه اسلام کشته شدند
که هجرت، این برنامهي مهم اسلامی را عملی نکردند. نکتهها و اشارهها: 1. هجرت به معناي تغییر مکان و سرزمین براي رهایی از
محیط کفرآلود یا گناهآلود است. خداي متعال زمین را وسیع و با ملتهاي گوناگون قرار داده به طوري که انسان مجبور نیست در
یک مکان بماند. از این رو در روز رستاخیز بهانهي مستضعف بودن را نمیپذیرند، چون راه کوچ کردن باز است. 2. هجرت از
محیط کفر واجب است و ماندن در آنجا و همراهی با سپاه دشمن جایز نیست. آري، ترك هجرت، ظلم به خویش است؛ هر
گناهی نوعی ستم به خود به شمار میآید و فرجامی عذابآلود دارد. 3. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که
اگر کسی به خاطر حفظ دین خود حتی یک وجب مهاجرت کند، اهل بهشت و همنشین ابراهیم علیه السلام و محمد صلی الله علیه
4. برخی از فرشتگان در هنگام مرگ با انسان سخن میگویند و او را به خاطر کارهایش سرزنش میکنند و به «2» . و آله است
به کار میبرد و بدین ترتیب نشان « مرگ » را به جاي «3» « دریافت کامل چیزي » بهانههاي او پاسخ میدهند. 5. قرآن کریم تعبیر
میدهد که مرگ، نابودي و فنا نیست، بلکه نوعی دریافت روح انسان توسط فرشتگان است که اساسیترین قسمت وجود اوست.
ص: 263 این تعبیر قرآن یکی از روشنترین اشارات قرآن به مسئلهي وجود روح و بقاي آن پس از
را جمع آورده و گرفتن روح را وظیفه آنان معرفی « فرشتگان » «2» 6. قرآن کریم در آیهي فوق و برخی آیات دیگر «1» . مرگ است
خوانده میشود؛ و « عزرائیل » که در احادیث به نام «3» کرده است؛ اما در برخی آیات، فرشتهي مرگ را مسئول قبض روح دانسته
زیرا همهي فرشتگان مأمور قبض روح، تحت سرپرستی عزرائیلاند و ؛«4» در برخی آیات دیگر قبض روح را به خدا نسبت میدهد
تذکر: از همین «5» . اسباب و واسطههاي خدا هستند، از این رو گاهی قرآن کار آنان را به سبب اصلی، یعنی خدا، نسبت میدهد
صفحه 70 از 117
بیان روشن شد که چگونه عزرائیل جان افراد بسیاري را در یک زمان میگیرد. آموزهها و پیامها: 1. اگر نمیتوانید محیط آلوده را
تغییر دهید، از آنجا هجرت کنید. 2. در اسلام، اصل حفظ عقیده و هدف است (یعنی وطندوستی خوب است، اما تا آنجا که مانع
خداپرستی نشود و انسان را از آزادي و عقیدهاش جدا نکند). 3. با بهانهي مستضعف بودن از هجرت رويگردان نشوید. 4. ترك
هجرت، ظلم به خویشتن است و فرجام عذابآلودي دارد. 5. اگر میخواهید هنگام مرگ توسط فرشتگان سرزنش نشوید به
وظایفتان عمل کنید و به خود ستم نکنید. *** ص: 264 قرآن کریم در آیات نود و هشتم و نود و نهم
سورهي نساء تکلیف مهاجرت افراد ناتوان را مشخص میکند و میفرماید: 98 و 99 . إِلَّا الْمُستَضْ عَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدنِ
لَایَسْتَطِیعُونَ حِیلَۀً وَلَا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا* فَأُوْلئِکَ عَسَ ی اللَّهُ أَن یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکَ انَ اللَّهُ عَفُوّاً غَفُوراً مگر مستضعفانی از مردان و زنان و
کودکان، که توان چاره جویی ندارند، و به هیچ راهی رهنمون نمیشوند.* و آنانند که امید است خدا آنها را ببخشد، و خدا بسیار
کسی است که به خاطر شدت ضعف فکري « مُستَضعف » ، بخشاینده آمرزنده است. نکتهها و اشارهها: 1. از منظر قرآن و روایات
نتواند حق را از باطل تشخیص دهد و یا بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیتهایی که محیط بر او تحمیل کرده، قادر
پس مستضعفان به دو گروه تقسیم میشوند: مستضعف «1» . به انجام کامل وظایف خود نباشد و در هر صورت، نتواند مهاجرت کند
2. حکایت شده که از امام کاظم علیه السلام پرسیدند: مستضعف کیست؟ حضرت پاسخ دادند: .«2» فکري و مستضعف عملی
مستضعف کسی است که حجت و دلیل به او نرسیده باشد و به وجود اختلافات (در مذاهب و عقاید که محرّك تحقیق است) پی »
3. کسی که ص: 265 «3» «. نبرده باشد، اما هنگامی که به این مطلب پی برد دیگر مستضعف نیست
4. خدا هجرت را بر «1» . حق را میشناسد و قدرت هجرت یا تغییر محیط را دارد، مستضعف نیست و عذري از او پذیرفته نمیشود
مستضعفان الزام نمیکند؛ زیرا آنان توانایی و راهی براي هجرت ندارند، نه تدبیري براي دفع کفر دارند و نه راهی براي رسیدن به
که باید بدانها توجه شود. با آن که «2» محیط حق مییابند و از این رو معذورند. 5. بخشش و آمرزش مستضعفان شرایطی دارد
زمینهي این بخشش از طرف خدا آماده است، اما هنگامی این افراد مشمول عفو الهی میگردند که در انجام وظایف خود کوتاهی
آموزهها و پیامها: 1. بر افراد ناتوان تکلیف نیست. 2. در هنگام قانون «3» . نکرده، در هر فرصتی که امکان داشت هجرت کنند
گذاري حال افراد ضعیف را رعایت نمایید. 3. خدا به مستضعفان لطف دارد و آنان را میبخشد. *** قرآن کریم در آیهي صدم
سورهي نساء به امتیازات و پاداشهاي هجرت اشاره میکند و میفرماید: 100 . وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الَأرْضِ مُرغَماً کَثِیراً
وَسَ عَۀً وَمَن یخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِراً إِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ ص: 266 عَلَی اللَّهِ
وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً و هر کس که در راه خدا هجرت کند، در زمین مکانهاي [امنِ فراوان و گشایشی خواهد یافت؛ و هر کس
[بعنوان مهاجرت به سوي خدا و فرستاده او، از خانهاش بدر آید، سپس مرگ او را فرا گیرد، پس بیقین پاداشش بر خداست؛ و خدا،
بسیار آمرزندهي مهرورز است. شأن نزول: حکایت شده که پس از نزول آیات قبل در مورد سرزنش کسانی که هجرت نمیکنند،
این آیات به گوش یکی از مسلمانان مکه رسید که بیمار بود. او به فرزندانش دستور داد تا هجرتش دهند و از مکه خارجش کنند.
و به پاداش کسانی اشاره کرد که در هنگام هجرت از «1» او در مسیر هجرت، در سرزمین تنعیم از دنیا رفت. آیهي فوق فرود آمد
دنیا میروند. نکتهها و اشارهها: 1. هجرت یک نوع دفاع طبیعی براي همهي جانداران است. برخی از حیوانات، از جمله پرندگان و
نیز بسیاري از انسانها، با تغییر شرایط جغرافیایی زمین، براي ادامهي حیات خود، به نقاط دیگر کوچ میکنند. این مهاجرتها در
مواقع به خطر افتادن حیات مادي است، ولی اگر حیات معنوي و حیثیت و اهداف مقدس انسان، که ارزشمندتر است، به خطر افتاد،
نتوان » ، حتماً باید هجرت کنند، و نمیتوانند به خاطر زادگاهشان تن به ذلّت و نابودي اهداف خود بدهند. آري، با وسعت جهان
2. اسلام به مسلمانان دستور میدهد که اگر در محیطی و به خاطر عواملی، نتوانستید وظیفهي «2» «. مُرد به ذلّت که در اینجا زادم
خود را انجام دهید، به منطقهي امنی هجرت نمایید؛ اسلام جنبهي منطقهاي ندارد و وابسته به مکان خاصی نیست؛ به عبارت دیگر
صفحه 71 از 117
وطن دوستی نیکوست اما تا جایی که ماندن در وطن به عقاید و ص: 267 اهداف عالی انسان ضربه
وارد نسازد. تا به دکّان و خانه در گروي هرگز اي خام آدمی نشوي (سعدي) 3. هجرت یک حکم مخصوص به زمان پیامبر صلی
الله علیه و آله نبوده، بلکه در هر عصر و زمان و مکانی، اگر همان شرایط پیش آید، مسلمانان موظف به هجرتاند. 4. هجرت در
اسلام آنقدر مهم است که هجرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مبدأ تاریخ شمسی و قمري مسلمانان شد و زیر بناي همهي
حوادث سیاسی و اجتماعی مسلمانان قرار گرفت. آري، مسلمانان در زمان خلیفهي دوم، که اسلام در سرزمینهاي دیگر توسعه یافته
بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی افتادند و بعد از گفتوگوي فراوان، نظر علی علیه السلام را پذیرفتند و هجرت را مبدأ تاریخ قرار
5. هجرت در اسلام ابعاد متعددي دارد و فقط مکانی و خارجی نیست و انسان باید ابتدا هجرتی از درون آغاز کند. «1» . دادند
آري، روح هجرت، فرار از ظُلمت به «2» . هجرت درونی، دور شدن از چیزهایی است که با ارزشهاي انسانی و اسلامی منافات دارد
سوي نور، از کفر به سوي ایمان و از گناه به سوي اطاعت خداست. 6. هجرت از نفس به سوي خدا؛ امام عارفان در مورد آیهي
فوق میفرماید: یک اشخاصی هستند که از این چاه [نفس بیرون آمدهاند، هجرت کردهاند (آیه 100 / نساء) یک احتمالش این است
که این هجرت یک هجرت از خود به خدا باشد، بیت (: خانه) نفس خود ص: 268 انسان باشد. یک
تا رسیدهاند به ،« مهاجراً الی اللَّه و رسوله » ، طایفهاي هستند که خارج شدهاند و هجرت کردهاند از این بیت ظلمانی، از این نفسانیت
به مرتبهاي رسیدهاند که دیگر از خود چیزي ندارند، موت مطلق، و اجرشان هم علی اللَّه است؛ دیگر ؛« ادرکه الموت » آنجایی که
7. در حدیثی از امام علی علیه السلام حکایت «1» ... بهشت مطرح نیست؛ دیگر تنّعمات (: بهرهبرداري) مطرح نیست؛ فقط اللَّه است
شده: برخی میگویند، مهاجرت کردهایم، در حالی که مهاجرت واقعی نکردهاند. مهاجران واقعی آنان هستند که از گناهان هجرت
8. مهاجرت در آیهي فوق شامل اقسام مهاجرت (مثل: هجرت براي جهاد، هجرت براي «2» . میکنند و مرتکب آن نمیشوند
9. قرآن هجرت را مایهي آزادي و آسایش میداند. «3» . تحصیل علم و تبلیغ اسلام و ...) میشود و همهي اینها مصداق آن است
در آیهي 41 سورهي نحل نیز به این مطلب اشاره شده است. آري، کسی که در راه خدا هجرت کند میتواند به ملتها و
و در آنجا حق را اجرا نماید. 10 . در هر صورت مهاجران به پیروزي بزرگی نایل میگردند؛ یعنی «4» سرزمینهاي جدید بپیوندد
اگر ص: 269 بتوانند خود را به مقصد برسانند، آزاد میشوند و اگر جان خود را در راه هجرت از
دست بدهند، پاداش آنان بر خداست. 11 . پاداش نیکوکاران همیشه با خداست، اما در این آیه، به خصوص، تصریح شده که پاداش
. اینگونه مهاجران بر خدا لازم است. و این نهایت عظمت و اهمیت پاداش مهاجران و لطف خدا به آنان را نشان میدهد. 12
هر کس هجرت » : مهاجران در همان گامهاي اول که از خانه خارج میشوند، مشمول عنایات الهی میشوند، چرا که در آیه نفرمود
آموزهها و پیامها: 1. هجرت .« هر کس از خانهاش خارج شود، در حالی که به سوي خدا و پیامبرش هجرت کند » : بلکه فرمود ،« کند
هدفمند نمایید که فرجام نیکی در دنیا و آخرت دارد. 2. هجرت الهی موجب آزادي و آسایش است. 3. از مرگ در راه هدف
نهراسید، که پاداش آن با خداست. 4. مهاجران راه خدا، از لحظهي خروج از خانه، مورد لطف و عنایت خدا هستند.